سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قناعت دولتمندى را بس و خوى نیک نعمتى بود در دسترس . [ و حضرتش را از معنى « فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیّاةً طَیِّبَةً » پرسیدند ، فرمود : ] آن قناعت است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :0
کل بازدید :10374
تعداد کل یاداشته ها : 3
103/2/16
4:35 ع
موسیقی

 


  

جهت دیدن سایت آیت الله سید علی حسینی سیستانی روی لینک رساله کلیک کنید.

رساله 
(برای انتخاب زبان فارسی روی گزینه انتخب اللغة کلیک کنید.)

بخشی از توضیح المسائل آیت الله سیستانی

احکام تقلید

احکام تقلید


مسأله 1 ـ شخص مسلمان باید عقیده‏اش به اصول دین از روى بصیرت باشد ، و نمى‏تواند در اصول دین تقلید نماید ، یعنى گفته کسى را که علم به آنها دارد به صرف اینکه او گفته است قبول کند . ولى چنانچه شخص به عقائد حقّه اسلام یقین داشته باشد ، و آنها را اظهار نماید ـ هر چند از روى بصیرت نباشد ـ آن شخص مسلمان و مؤمن است ، و همه احکام اسلام و ایمان بر او جارى مى‏شود .
و امّا در احکام دین ـ در غیر ضروریات و قطعیات ـ باید شخص یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روى دلیل بدست آورد ، یا از مجتهد تقلید کند ، یا از راه احتیاط طورى به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است .
مثلاً : اگر عدّه‏اى از مجتهدین عملى را حرام مى‏دانند ، و عدّه دیگر مى‏گویند حرام نیست ، آن عمل را انجام ندهد .
و اگر عملى را بعضى واجب ، و بعضى مستحب میدانند ، آن را بجا آورد .
پس کسانى که مجتهد نیستند ، و نمى‏توانند به احتیاط عمل کنند ، واجب است از مجتهد تقلید نمایند .
مسأله 2 ـ تقلید در احکام : عمل کردن به دستور مجتهد است . و از مجتهدى باید تقلید کرد که مرد ، بالغ ، عاقل ، شیعه دوازده امامى ، حلال زاده ، زنده و عادل باشد .
و عادل کسى است که کارهایى را که بر او واجب است بجا آورد ، و کارهایى را که بر او حرام است ترک کند .
و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبى باشد ، که اگر از اهل محل یا همسایگان، یا کسانى که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند ، خوبى او را تصدیق نمایند .
و در صورتى که اختلاف فتوى بین مجتهدین در مسائل محل ابتلاء ـ و لو اجمالاً ـ معلوم باشد ، لازم است مجتهدى که انسان از او تقلید مى‏کند أعلم باشد ، یعنى در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهاى زمان خود تواناتر باشد .
مسأله 3 ـ مجتهد و أعلم را از سه راه مى‏توان شناخت :
أول : آنکه خود انسان یقین کند ، مثل آنکه از اهل علم باشد ، و بتواند مجتهد و أعلم را بشناسد .
دوم : آنکه دو نفر عالم و عادل که مى‏توانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند ، مجتهد بودن یا أعلم بودن کسى را تصدیق کنند ، بشرط آنکه دو نفر عالم و عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند . بلکه اجتهاد یا أعلمیت کسى به گفته یک نفر از اهل خبره و اطلاع که مورد وثوق انسان باشد نیز ثابت مى‏شود .
سوم : آنکه انسان از راههاى عقلائى به اجتهاد یا أعلمیت فردى اطمینان پیدا کند ، مثل آنکه عدّه‏اى از اهل علم که مى‏توانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند ، و از گفته آنان اطمینان پیدا مى‏شود ، مجتهد بودن یا أعلم بودن کسى را تصدیق کنند .
مسأله 4 ـ بدست آوردن فتوى ، یعنى دستور مجتهد چهار راه دارد :
أول : شنیدن از خود مجتهد .
دوم : شنیدن از دو نفر عادل که فتواى مجتهد را نقل کنند .
سوم : شنیدن از کسى که انسان به گفته او اطمینان دارد .
چهارم : دیدن در رساله مجتهد در صورتى که انسان بدرستى آن رساله اطمینان داشته باشد .
مسأله 5 ـ تا انسان یقین نکند که فتواى مجتهد عوض شده است ، مى‏تواند به آنچه در رساله او نوشته شده عمل نماید ، و اگر احتمال دهد که فتواى او عوض شده جستجو لازم نیست .
مسأله 6 ـ اگر مجتهد أعلم در مسأله‏اى فتوى دهد ، مقلّد نمى‏تواند در آن مسأله به فتواى مجتهد دیگر عمل کند .
ولى اگر فتوى ندهد ، و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود ـ مثلاً بفرماید احتیاط آن است که در رکعت أول و دوم نماز بعد از سوره حمد یک سوره تمام بخواند ـ مقلّد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش مى‏گویند عمل کند ، و یا به فتواى مجتهد دیگرى ـ با رعایت الأعلم فالأعلم ـ عمل نماید ، پس اگر او فقط سوره حمد را کافى بداند ، مى‏تواند سوره را ترک کند .
و همچنین است اگر مجتهد أعلم بفرماید مسأله محل تأمل، یا محل إشکال است .
مسأله 7 ـ اگر مجتهد أعلم بعد از آنکه در مسأله‏اى فتوى داده، یا پیش از آن احتیاط کند ـ مثلاً بفرماید ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کر بشویند پاک مى‏شود اگر چه احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند ـ مقلّد او مى‏تواند عمل به احتیاط را ترک نماید ، و این را احتیاط مستحب مى‏نامند .
مسأله 8 ـ اگر مجتهدى که انسان از او تقلید مى‏کند از دنیا برود ، حکم بعد از فوت او حکم زنده بودنش است ، بنابر این اگر او أعلم از مجتهد زنده باشد باید ـ با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلاء و لو اجمالاً ـ بر تقلید او باقى بماند .
و چنانچه مجتهد زنده أعلم از او باشد باید به مجتهد زنده رجوع کند .
و اگر أعلمیتى در میان آنها معلوم نشود یا مساوى باشند ، پس اگر اورعیّت یکى از آنها ثابت شود به این معنا که در فتوى دادن بیشتر احتیاط کند باید از او تقلید کند و اگر ثابت نشود مخیّر است عمل خود را با فتواى هر کدام تطبیق نماید ، مگر در موارد علم اجمالى، یا قیام حجت اجمالى بر تکلیف ـ مانند موارد اختلاف در قصر و تمام ـ که بنابر احتیاط واجب باید رعایت هر دو فتوا را بنماید .
و مراد از تقلید در صدر این مسأله صرف التزام به متابعت از فتواى مجتهد معین است ، نه عمل کردن به دستور او .
مسأله 9 ـ بر مکلّف لازم است مسائلى را که احتمال مى‏دهد به واسطه یاد نگرفتن آنها در معصیت ـ یعنى ترک واجب یا فعل حرام ـ واقع مى‏شود یاد بگیرد .
مسأله 10 ـ اگر براى انسان مسأله‏اى پیش آید که حکم آن را نمى‏داند، لازم است احتیاط کند ، یا اینکه با شرائطى که ذکر شد تقلید نماید .
ولى چنانچه دسترسى به فتواى أعلم در آن مسأله نداشته باشد، جایز است از غیر أعلم تقلید نماید، با رعایت الأعلم فالأعلم .
مسأله 11 ـ اگر کسى فتواى مجتهدى را به شخص دیگرى بگوید ، چنانچه فتواى آن مجتهد عوض شود ، لازم نیست به او خبر دهد که فتواى آن مجتهد عوض شده .
ولى اگر بعد از گفتن فتوى بفهمد اشتباه کرده ، و گفته او موجب آن مى‏شود که آن شخص بر خلاف وظیفه شرعیش عمل کند ، باید ـ بنابر احتیاط لازم ـ اشتباه را در صورت امکان بر طرف کند .
مسأله 12 ـ اگر مکلّف مدتى أعمال خود را بدون تقلید انجام دهد ، اگر أعمال او مطابق با واقع، یا فتواى مجتهدى باشد که اکنون مى‏تواند مرجع او باشد صحیح است ، و در غیر این صورت اگر جاهل قاصر بوده ، و نقص عمل از جهت ارکان و مانند آن نبوده است ، عمل صحیح است .
و همچنین است اگر جاهل مقصّر بوده است ، و نقص عمل از جهتى بوده است که در صورت جهل صحیح است مانند جهر به جاى اخفات یا بعکس .
و همچنین اگر کیفیت أعمال گذشته را نداند که محکوم به صحت است ، بجز در بعضى موارد که در «منهاج» ذکر شده است .


احکام طهارت

احکام طهارت

آب مطلق و مضاف


مسأله 13 ـ آب یا مطلق است یا مضاف : آب مضاف آبى است که آن را از چیزى بگیرند ، مثل آب هندوانه وگلاب ، یا با چیزى مخلوط باشد ، مثل آبى که بقدرى با گِل ومانند آن مخلوط شود که دیگر به آن آب نگویند ، وغیر اینها آب مطلق است ، وآن بر پنج قسم است :
أول : آب کر .
دوم : آب قلیل .
سوم : آب جارى .
چهارم : آب باران .
پنجم : آب چاه .

1 ـ آب کُر


مسأله 14 ـ آب کُر مقدار آبى است که مساحت ظرف آن سى و شش وجب (1) باشد ، و آن تقریباً معادل (384) لیتر است .
مسأله 15 ـ اگر عین نجس مانند بول و خون یا چیزى که نجس شده است مانند لباس ، به آب کر برسد ، چنانچه آن آب ، بو یا رنگ یا مزه نجاست را بگیرد ، نجس مى‏شود ، و اگر تغییر نکند نجس نمى‏شود .
مسأله 16 ـ اگر بو یا رنگ یا مزه آب کر بواسطه غیر نجاست تغییر کند نجس نمى‏شود .
مسأله 17 ـ اگر عین نجس مانند خون به آبى که بیشتر از کر است برسد، و بو یا رنگ یا مزه قسمتى از آن را تغییر دهد ، چنانچه مقدارى که تغییر نکرده کمتر از کر باشد تمام آب نجس مى‏شود ، واگر به اندازه کر یا بیشتر باشد فقط مقدارى که بو یا رنگ یا مزه آن تغییر کرده نجس است .
مسأله 18 ـ آب فوّاره اگر متصل به کر باشد ، آب نجس را پاک مى‏کند، ولى اگر قطره قطره روى آب نجس بریزد آن را پاک نمى‏کند ، مگر آنکه چیزى روى فوّاره بگیرند تا آب آن قبل از قطره قطره شدن با آب نجس متصل شود . و لازم است که آب فوّاره با آب نجس مخلوط گردد .
مسأله 19 ـ اگر چیز نجس را زیر شیرى که متّصل به کر است بشویند ، آبى که از آن چیز مى‏ریزد اگر متصل به کر باشد، وبو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد، و عین نجاست هم در آن نباشد، پاک است .
مسأله 20 ـ اگر مقدارى از آب کر یخ ببندد و باقى آن به قدر کر نباشد، چنانچه نجاست به آن برسد نجس مى‏شود ، و هر مقدار از یخ هم آب شود نجس است .
مسأله 21 ـ آبى که به اندازه کر بوده ، اگر انسان شک کند از کر کمتر شده یا نه ، مثل آب کر است، یعنى نجاست را پاک مى‏کند ، و اگر نجاستى هم به آن برسد نجس نمى‏شود . و آبى که کمتر از کر بوده و انسان شک دارد به مقدار کر شده یا نه ، حکم آب کمتر از کر را دارد .
مسأله 22 ـ کر بودن آب ، به دو راه ثابت مى‏شود :
أول : آنکه خود انسان یقین یا اطمینان کند .
دوم : آنکه دو مرد عادل خبر دهند . و اما اگر یک عادل یا ثقه یا کسى که کر در اختیار او است خبر دهد اگر مفید اطمینان نباشد اعتبار آن محل اشکال است .

2 ـ آب قلیل


مسأله 23 ـ آب قلیل، آبى است که از زمین نجوشد و از کر کمتر باشد .
مسأله 24 ـ اگر آب قلیل روى چیز نجس بریزد ، یا چیز نجس به آن برسد نجس مى‏شود . ولى اگر از بالا روى چیز نجس بریزد ، مقدارى که به آن چیز مى‏رسد نجس است، و مقدارى که به آن چیز نرسیده پاک است .
مسأله 25 ـ آب قلیلى که براى بر طرف کردن عین نجاست روى چیز نجس ریخته شود و از آن جدا گردد، در چیزهائى که با یک بار شستن پاک نمى‏گردد نجس است ، و همچنین آب قلیلى که بعد از بر طرف شدن عین نجاست براى تطهیر چیز نجس روى آن مى‏ریزند و از آن جدا مى‏شود ـ بنابر احتیاط لازم ـ نجس است .
مسأله 26 ـ آب قلیلى که با آن مخرج بول و غائط را مى‏شویند با پنج شرط چیزى را که با آن ملاقات کند نجس نمى‏کند :
أول : آنکه بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد .
دوم : نجاستى از خارج به آن نرسیده باشد .
سوم : نجاست دیگرى مثل خون با بول یا غائط بیرون نیامده باشد .
چهارم : ذرّه‏هاى غائط در آب پیدا نباشد .
پنجم : بیشتر از مقدار معمول نجاست به اطراف مخرج نرسیده باشد .

3 ـ آب جارى


آب جارى به آبى گفته مى‏شود که : 1 ـ منبع طبیعى داشته باشد . 2 ـ جارى باشد هر چند به وسیله‏اى آن را جارى سازند . 3 ـ فی الجمله استمرار داشته باشد ، و لازم نیست به منبع طبیعى متصل باشد، پس اگر به طور طبیعى از آن جدا شود مانند ریزش آب از بالا به صورت قطره با فرض جریان در زمین جارى به حساب مى‏آید ، ولى اگر چیزى مانع اتصال آن به منبع شود مثلاً اگر مانع ریزش با جوشش آب شود ، یا ارتباط آن را با منبع قطع کند ، آب باقى مانده حکم جارى را ندارد هر چند جریان داشته باشد .
مسأله 27 ـ آب جارى اگر چه کمتر از کر باشد ، چنانچه نجاست به آن برسد تا وقتى که بو یا رنگ یا مزه آن بواسطه نجاست تغییر نکرده پاک است .
مسأله 28 ـ اگر نجاستى به آب جارى برسد ، مقدارى از آن که بو یا رنگ یا مزه‏اش بواسطه نجاست تغییر کرده نجس است . و طرفى که متصل به چشمه است اگر چه کمتر از کر باشد پاک است . و آبهاى طرف دیگر نهر اگر به اندازه کر باشد یا بواسطه آبى که تغییر نکرده به آب طرف چشمه متصل باشد ، پاک و گرنه نجس است .
مسأله 29 ـ آب چشمه‏اى که جارى نیست ولى طورى است که اگر از آن بر دارند باز مى‏جوشد ، حکم آب جارى را ندارد ، یعنى اگر نجاست به آن برسد وکمتر از کر باشد نجس مى‏شود .
مسأله 30 ـ آبى که کنار نهر ایستاده و متصل به آب جارى است ، حکم آب جارى را ندارد .
مسأله 31 ـ چشمه‏اى که مثلاً در زمستان مى‏جوشد و در تابستان از جوشش مى‏افتد ، فقط وقتى که مى‏جوشد حکم آب جارى را دارد .
مسأله 32 ـ آب حوضچه حمام اگر کمتر از کر باشد ، چنانچه به خزینه‏اى که آبش به ضمیمه آب حوض به اندازه کر است متصل باشد و به ملاقات نجس ، بو یا رنگ یا مزه آن تغییر نکند ، نجس نمى‏شود .
مسأله 33 ـ آب لوله‏هاى حمام و عمارات که از شیرها و دوشها مى‏ریزد اگر به ضمیمه منبعى که متصل به آن است به قدر کر باشد حکم کر را دارد .
مسأله 34 ـ آبى که روى زمین جریان دارد ولى از زمین نمى‏جوشد ، چنانچه کمتر از کُر باشد و نجاست به آن برسد نجس مى‏شود ، امّا اگر از بالا جارى باشد و نجاست به پائین آن برسد ، طرف بالاى آن نجس نمى‏شود .

4 ـ آب باران


مسأله 35 ـ چیزى که نجس است و عین نجاست در آن نیست ، به هر جاى آن یک مرتبه باران برسد پاک مى‏شود مگر بدن و لباس که به بول نجس شده باشد که در این دو ـ بنابر احتیاط واجب ـ دو مرتبه لازم است ، و در فرش و لباس و مانند اینها فشار لازم نسیت ، البته باریدن دو سه قطره فائده ندارد بلکه باید طورى باشد که بگویند باران مى‏آید .
مسأله 36 ـ اگر باران بر عین نجس ببارد و به جاى دیگر ترشح کند ، چنانچه عین نجاست همراه آن نباشد و بو یا رنگ یا مزه نجاست نگرفته باشد پاک است ، پس اگر باران بر خون ببارد و ترشح کند ، چنانچه ذرّه‏اى خون در آن باشد ، یا آنکه بو یا رنگ یا مزه خون گرفته باشد نجس مى‏باشد .
مسأله 37 ـ اگر بر سقف عمارت یا روى بام آن عین نجاست باشد ، تا وقتى باران به بام مى‏بارد ، آبى که به چیز نجس رسیده و از سقف یا ناودان مى‏ریزد ، پاک است ، ولى بعد از قطع شدن باران اگر معلوم باشد آبى که مى‏ریزد ، به چیز نجس رسیده است ، نجس مى‏باشد .
مسأله 38 ـ زمین نجسى که باران بر آن ببارد پاک مى‏شود ، و اگر باران بر زمین جارى شود و در حال باریدن به جاى نجسى که زیر سقف است برسد آن را نیز پاک مى‏کند .
مسأله 39 ـ خاک نجسى که آب باران همه اجزاى آن را فرا بگیرد پاک مى‏شود به شرط آنکه معلوم نباشد آب بواسطه رسیدن به خاک ، مُضاف شده است .
مسأله 40 ـ هر گاه آب باران در جائى جمع شود ، اگر چه کمتر از کر باشد در موقعى که باران مى‏آید چنانچه چیز نجس را در آن بشویند و آب بو یا رنگ یا مزه نجاست نگیرد ، آن چیز نجس پاک مى‏شود .
مسأله 41 ـ اگر بر فرش پاکى که روى زمین نجس است باران ببارد و در حال باریدن از فرش به زمین برسد ، فرش نجس نمى‏شود و زمین هم پاک مى‏گردد .

5 ـ آب چاه


مسأله 42 ـ آب چاهى که از زمین مى‏جوشد ، اگر چه کمتر از کر باشد چنانچه نجاست به آن برسد ، تا وقتى که بو یا رنگ یا مزه آن بواسطه نجاست تغییر نکرده پاک است .
مسأله 43 ـ اگر نجاستى در چاه بریزد و بو یا رنگ یا مزه آب آن را تغییر دهد ، چنانچه تغییر آب چاه از بین برود ، پاک مى‏شود . ولى پاک شدنش ـ بنابر احتیاط واجب ـ مشروط بر این است که با آبى که از چاه مى‏جوشد مخلوط گردد .


1. هر وجب متعارف تقریباً 22 سانتیمتر میباشد.



احکام آبها

احکام آبها


مسأله 44 ـ آب مضاف که معنى آن در مسأله (13) گفته شد ، چیز نجس را پاک نمى‏کند ، و وضو و غسل هم با آن باطل است .
مسأله 45 ـ آب مضاف اگر چه به مقدار کر باشد ، اگر ذرّه‏اى نجاست به آن برسد نجس مى‏شود ، ولى چنانچه از بالا روى چیز نجس بریزد ، مقدارى که به چیز نجس رسیده نجس است و مقدارى که نرسیده است پاک مى‏باشد . مثلاً اگر گلاب را از گلابدان روى دست نجس بریزند ، آنچه به دست رسیده نجس ، و آنچه به دست نرسیده پاک است .
مسأله 46 ـ اگر آب مضاف نجس طورى با آب کر یا جارى مخلوط شود که دیگر آب مضاف به آن نگویند ، پاک مى‏شود .
مسأله 47 ـ آبى که مطلق بوده و معلوم نیست که به حد مضاف شدن رسیده یا نه ، مثل آب مطلق است، یعنى چیز نجس را پاک مى‏کند ، و وضو و غسل هم با آن صحیح است . و آبى که مضاف بوده و معلوم نیست مطلق شده یا نه ، مثل آب مضاف است، یعنى چیز نجس را پاک نمى‏کند ، و وضو و غسل هم با آن باطل است .
مسأله 48 ـ آبى که معلوم نیست مطلق است یا مضاف، و معلوم نیست که قبلاً مطلق بوده یا مضاف ، نجس را پاک نمى‏کند ، و وضو و غسل هم با آن باطل است . و چنانچه نجاستى به آن برسد و آب کمتر از کر باشد نجس مى‏شود ، و اگر به اندازه کر یا بیشتر باشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ نیز نجس مى‏شود .
مسأله 49 ـ آبى که عین نجاست مثل خون و بول به آن برسد و بو یا رنگ یا مزه آن را تغییر دهد ، اگر چه کر یا جارى باشد نجس مى‏شود ، بلکه اگر بو یا رنگ یا مزه آب بواسطه نجاستى که بیرون آن است عوض شود ، مثلاً مردارى که پهلوى آب است بوى آن را تغییر دهد ـ بنابر احتیاط لازم ـ نجس مى‏شود .
مسأله 50 ـ آبى که عین نجاست مثل خون و بول در آن ریخته و بو یا رنگ یا مزه آن را تغییر داده ، چنانچه به کر یا جارى متصل شود ، یا باران بر آن ببارد ، یا باد باران را در آن بریزد ، یا آب باران از ناودان هنگام باریدن در آن جارى شود ، در تمام این صور چنانچه تغییر آن از بین برود پاک مى‏شود . ولى باید آب باران یا کر یا جارى با آن مخلوط گردد .
مسأله 51 ـ اگر چیز نجسى را در کر یا جارى تطهیر نمایند در شستنى که با آن پاک مى‏گردد ، آبى که بعد از بیرون آوردن از آن مى‏ریزد پاک است .
مسأله 52 ـ آبى که پاک بوده و معلوم نیست نجس شده یا نه ، پاک است ، و آبى که نجس بوده و معلوم نیست پاک شده یا نه ، نجس است .

بقیّه مطالب در روزهای آینده درج خواهد شد.

89/11/25::: 11:0 ع
نظر()